خُرما یا رُطَب (نام علمی: Phoenix dactylifera) گیاهی تکلپهای و گرمسیری از تیره نخلها است که میوهای خوراکی و دارای پوستی نازک و طعمی شیرین و هستهای سخت است. میوهها به شکل خوشهای بزرگ از شاخه آویزان میگردند و برگهای آن بزرگ است. ارتفاع نخل به ۱۰ تا ۲۰ متر یا بیشتر میرسد.
گستردگی گونه خرما عمدتاً در نیمکرهٔ شمالی و در کشورهای ایران، پاکستان، عراق، عربستان و سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس همچنین بیشتر کشورهای شمال آفریقا و ایالات متحده آمریکا است و در نیمکره جنوبی نیز بهطور پراکنده دیده میشود.
به میوهٔ نرسیده خرما ابتدا «پَهَک» میگویند (در بوشهر) و پس از رنگ گرفتن به زرد یا قرمز، «خارَک» یا «خرک» یا کنگ (و در زبان عربی، «حبابوک») گفته میشود. البته در بعضی نقاط به همان پهک خارک میگویند. رطب مرحله قبل از رسیدگی کامل خرماست که رطوبت بیشتر و قند کمتری نسبت به خرمای کاملاً رسیده دارد.
میوه خرما جزو میوههای سته میباشد یعنی تمام قسمت باریکاری آن گوشتی و حاوی مواد غذایی است. خرما از دورانِ باستان در رژیم غذایی انسان وجود داشتهاست و یکی از قدیمیترین میوههای کشت شده توسط انسان بودهاست.
واژه خرما ریشه و بنیاد فارسی داشته و از زبانهای فارسی، به زبانهای هندی، اردو، ترکی، اندونزیایی و مالزیایی به سوی خاوری و یونانی به سوی باختری وارد شدهاست. در منطقه جنوب کشور در لارستان خرما را برگرفته از گویش پهلوی لاری هارما (HARMA) و اُرما (ORMA) میخوانند.
خرما دارای ۲۵ درصد ساکارز، ۵۰ درصد گلوکز، و مواد آلبومینوئیدی، پکتین و آب میباشد. بهعلاوه دارای ویتامینهای مختلف مانند ویتامین A,B،C,E و مقداری املاح معدنی میباشد.
خرما دارای فواید زیادی است که با توجه به مواد مغذی و معدنی موجود در آن، از میوههای بسیار مفید بهشمار میآید. در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
- خرما مناسب برای بارداری است.
- برای مبتلایان به دیابت هم، خرما میتواند بخشی از یک رژیم غذایی سالم باشد. فرد مبتلا به دیابت تا زمانی که دیابتش تحت کنترل باشد میتواند؛ روزانه ۱ تا ۲ خرما در روز مصرف کند، مرتباً ورزش کند و برنامههای غذایی سالم خود را رعایت و اجرا کند.
- دارای پروتئینها و مواد مغذی بسیاری است.
- برای اسهال مفید است.
- انسان در هر روز به ۹ میلیگرم آهن نیاز دارد که در هر ۱۰۰ گرم خرما ۳ تا ۵ میلیگرم آهن است: با خوردن چند عدد خرما در روز آهن مورد نیاز بدن تأمین میشود. آهن ترمیم کننده و سازنده گلبولهای قرمز خون است؛ خوردن خرما درمان کم خونی است.
- مناسب برای لاغری به دلیل فیبر بالا.
درخت خرما در نواحی گرمسیری و نیمهگرمسیری، از جمله ایران پرورش مییابد. با اینکه خاستگاه آن را بینالنهرین، عربستان و شمال آفریقا ذکر میکنند ولی بررسیهای علمی، آن را به گونهای به نام علمی P.H. Sivestris که در هندوستان میروید نسبت میدهند. باستان شناسان احداث نخلستانها را به پنج هزار سال پیش نسبت دادهاند زیرا نامی از آن بر لوحههای گلی ۵۰ سده پیش یافتهاند.
در ایران نخل و خرما از دوران باستان و پیش از هخامنشی کشت میشده. در ادبیات ساسانی از جمله در کتاب بندهشن از نخل یاد شدهاست. منابع چینی از ایران (در زبان ایشان بوسی، تلفظ چینی پارسی) به عنوان سرزمین نخل خرما که در نزدشان به نام عناب پارسی و عناب هزارساله مشهور بوده، یاد کردهاند. در پایان سده نهم میلادی، نخل خرما را از ایران به چین برده و در آنجا کشت کردهاند. در میان کشورهای اروپایی اسپانیا پیشینه بیشتری در کشت خرما دارد.
از برگ و شاخه درخت خرما سبد و زیرانداز تهیه میکنند. از هسته آن نان و از میوه خرما شراب و عسل. مردم صحرا هسته درخت خرما را آرد کرده و از آن نان میپزند یا هسته را بو داده و آن را همانند قهوه استفاده میکنند زیرا دم کرده آن بسیار مطبوع است یا حتی آن را در آب برای چند روز خیس کرده و بهعنوان غذای مقوی به شترهای خود میدهند.
در مناطق خرماخیز ایران اصطلاحات و واژههای فارسی زیادی در ارتباط با نخلکاری رواج دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
- مچ، مُخ، مُغ، مُگ یا مُه و دیمیت به معنی نخل هم است. نام تنگه و منطقه هرمز هم از اهورامزدا و هرمزد و هورمزد تشکیل شدهاست.
- فَسیل: ساقه اصلی درخت خرما. در جیرفت به پاجوش نخل گفته میشود.
- تیم: هر چه از فسیل بروید اعم از تنه و پاجوش.
- تیم فسیل: آنچه در کنار تنه اصلی میروید.
- مُهکُشَک یا مخ کش: درختچهای که از تنه فسیل برآید. در بم و نرماشیر به آنها جنگ میگویند.
- اَبار یا هبار (Hobar): گردی که از نخل نر ترشح میشود. در بم و نرماشیر به آنها بو میگویند. در جیرفت و میناب به آن ایوار میگویند.
- گلهبشکن یا تَرَکی: از آفتهای نخل.
- تازوغ: سوسکی از آفتهای نخل.
- تفتوک: از افتهای نخل که شبیه تار عنکبوت و کپک میباشد و دور خوشهها را در بر میگیرد.
- مُشتاب: اتاقک یا سیلویی برای دانهدانه کردن و شیرهگیری از خرما.
- پنگ یا پاگ: خوشه
- گرد یا گرز: ساقهٔ درخت خرما
- پاتیزه: پیش (برگهای) جوانتر
- تاره: خوشه نخل، زمانی که در غلاف خود قرار دارد و هنوز چوبی نشدهاست.
- پریچه یا پیرچه یا پریخ (Perikh): الیاف اطراف برگ خرما که چسبیده به تنه درخت است. پریچه در بعضی مناطق بهعنوان اسکاچ نیز مورد استفاده قرار میگیرد. در استان بوشهر همان «لیف» نامیده میشود. در جیرفت به آنها سیس میگویند. در بم و نرماشیر به آنها سی سی میگویند.
- پیش: برگ درخت خرما
- پاگنه: انتهای پیش که متصل به درخت خرما است. در استان بوشهر این بخش «تاپول» نامیده میشود. در جیرفت به آنها تَگ میگویند. در بم و نرماشیر به آنها لتی میگویند.
- دُم باز: خرمایی که نیمی از آن رسیده و حالت رطبی داشته و نیمهٔ بالایی به حالت خارک یا نارس باشد.
- هارما: در بخش اچمی نشین جنوب کشور، خرما را برگرفته از زبان اچمی هارما (HARMA) و اُرما (Orma) میخوانند.
سرانه مصرف خرما در ایران ۷ کیلوگرم است که میانگینی از مصرف سرانه ۲۵ کیلوگرمی استانهای جنوبی و ۱ کیلوگرمی سایر استانها میباشد. سرانه مصرف خرمای ایران ۴ کیلوگرم است. این در حالی است که سرانه مصرف خرما در عربستان ۱۳ کیلوگرم و در مصر ۱۶ کیلوگرم است.
در ایران بهطور سالانه، ۱ میلیون تن خرما تولید میشود که عمده مصرف داخلی آن در ماه رمضان صورت میگیرد. از لحاظ میزان تولید خرما منطقه جنوب استان کرمان با تولید ۱۸۱ هزار و ۸۰۰ تن خرما بیشترین میزان تولید در کشور را داراست. سایر مناطق استان کرمان هم تولیدی در حد ۱۱۷ هزار و ۶۰۰ تن را دارا هستند بعد از استان کرمان استان سیستان و بلوچستان با تولید ۱۷۸ هزار و ۱۹۹ تن رده دوم تولید خرمای کشور را در اختیار دارد، سپس به ترتیب استان خوزستان با ۱۴۴ هزار تن، استان بوشهر با ۱۴۲ هزار تن، استان فارس با ۱۳۸ هزار تن، استان هرمزگان با ۱۲۵ هزار تن، با هفت هزار و پانصد تن و… در ردههای بعدی تولید خرمای کشور قرار دارد.
از میان محصول خرمای هر سال ایران، ۱۰ درصد برای صادرات به کشورهای دیگر اختصاص مییابد، ۵۰ درصد به مصرف داخلی میرسد و ۴۰ درصد هم در مراحل مختلف برداشت محصول، ضایعشده و از بین میروند.
بازگشت به صفحه اصلی